چالش های برون سازمانی و درون سازمانی غول های خودروسازی/ تبعات غلبه «حاشیه» بر «متن» در شرکت های خودرویی ایران

گفت و گوی اختصاصی «اقتصاد خودرو» با کیا داوود اسفندیاری؛ مشاور و تسهیل گر کسب و کار

صنعت خودروی ایران، پیشنه ای در حد چندین دهه دارد و مونتاژ خودروهای مختلف از دهه 30 شمسی، در ایران شروع شده و با فراز و نشیب های زیاد، همچنان مونتاژ و تولید خودروهای مختلف در دهه های بعد و تاکنون ادامه پیدا کرده است.
در همین وضعیت فعلی سیدرضا فاطمی امین (وزیر صنعت، معدن و تجارت)، برنامه ای راهبردی برای صنعت خودروی ایران تهیه کرده و هدفگذاری کرده که تولید خودرو با 66 درصد افزایش، در سال 1401 به یک میلیون و 600 هزار دستگاه برسد.

0

اقتصاد خودرو-صنعت خودروی ایران، پیشنه ای در حد چندین دهه دارد و مونتاژ خودروهای مختلف از دهه 30 شمسی، در ایران شروع شده و با فراز و نشیب های زیاد، همچنان مونتاژ و تولید خودروهای مختلف در دهه های بعد و تاکنون ادامه پیدا کرده است.
در همین وضعیت فعلی سیدرضا فاطمی امین (وزیر صنعت، معدن و تجارت)، برنامه ای راهبردی برای صنعت خودروی ایران تهیه کرده و هدفگذاری کرده که تولید خودرو با 66 درصد افزایش، در سال 1401 به یک میلیون و 600 هزار دستگاه برسد.
به منظور بررسی وضعیت صنعت خودروی ایران از منظر برون سازمانی، کلان و ملی و منظر درون سازمانی و آسیب شناسی آن، «اقتصاد خودرو» با کیا داوود اسفندیاری (مشاور و تسهیل گر کسب و کار) گفت و گوی اختصاصی انجام داده که متن آن را می خوانید.
*****

 

گفت و گوی اختصاصی «اقتصاد خودرو» با کیا داوود اسفندیاری؛ مشاور و تسهیل گر کسب و کار

 

*خودرو سازی، یکی از کسب و کارهایی است که در کشور ما وجود دارد و صنعت خودرو سازی، یکی از صنایع کلیدی و مهم کشور بوده و سهم قابل توجهی در تولید ناخالص داخلی دارد.
جنابعالی به عنوان مشاور و تسهیل گر حوزه کسب و کار، وضعیت صنعت خودرو سازی را چگونه ارزیابی می کنید و آیا این کسب و کار، شرایط ایده آلی دارد؟

-صنعت خودروی ما در برخی دوره ها، شرایط رو به بهبود و رو به توسعه را طی می کرده و در برخی دوره ها، شرایط خوبی نداشته است. اگر بخواهیم در مورد وضعیت فعلی صنعت خودرو صحبت کنیم، باید بگویم که الان در دوره خوب و روزهای خوب صنعت خودرو نیستیم و تا این لحظه، به نظر نمی رسد که شرایط، رو به بهبود باشد.

*در همین وضعیتی که جنابعالی می گویید وضعیت صنعت خودرو مناسب نیست، آیا همین شرکت های خودرو سازی که مدیران آنها عملاً توسط دولت منصوب می شوند، متفاوت از شرکت های بخش خصوصی عمل می کنند یا این که بین این دو نوع شرکت، در مجموع شباهت کلی وجود دارد؟

-ما در کشور به طور عمومی با شرایط خاصی مواجه هستیم و این شرایط عمومی، شامل صنعت خودرو هم می شود. یکی از این شرایط عمومی، بلاتکلیفی کسب و کارها در کشور است. الان سرمایه گذاران، کارآفرینان و کارفرماها نمی دانند در ماه های آینده، چه اتفاقی می افتد.
اگر ما فرض کنیم که توافق «برجام» به نتیجه می رسد و روابط ما با دنیا بهبود پیدا می کند، آن وقت نیاز است که یک استراتژی خاص برای اداره کسب و کارمان در پیش بگیریم. اگر هم بدانیم که این طور نمی شود، به طور طبیعی باید یک استراتژی دیگری را در پیش بگیریم.
فرض کنید که ما می خواهیم در حوزه های قطعه سازی و خودرو سازی کار کنیم. اگر برجام بخواهد اتفاق بیفتد، ما به سمت همکاری های مشترک، پیدا کردن شرکای خارجی و پیوستن به زنجیره های جهانی می رویم و استراتژی ما این طور می شود. ما می توانیم حدس بزنیم که در این حالت، استراتژی صنعت خودروی ایران هم، تعامل بیش تر با دنیا خواهد بود.
در صورت اجرای دوباره برجام، احتمال واردات قطعات و خودرو نیز، بیش تر خواهد بود به دلیل درآمدهای ارزی کشور. آن وقت و با توجه به این شرایط، یک کسب و کار سیاست های خودش را تعیین می کند.
اگر فرض کنیم برجام به نتیجه نرسد، ما به سمت استراتژی دیگری می رویم. در این وضعیت، می دانیم با تنگنای ارزی مواجه خواهیم بود و تولید داخلی و عمق تولید داخلی، اهمیت بیش تری پیدا خواهد کرد. حتی اگر لازم باشد در حوزه تکنولوژی های قدیمی تر هم سرمایه گذاری شود، انجام می شود. به هر حال، در این شرایط قرار است که کشور، بدون برجام کار خودش را پیش ببرد.
یک بحث دیگر این است که اصلاً چه زمانی برجام به نتیجه خواهد رسید و آیا یک ماه دیگر به نتیجه می رسد یا یک سال دیگر یا دو سال دیگر یا پنج سال دیگر؟ این احتمال هم وجود دارد که ممکن است برجام اصلاً به نتیجه نرسد. این شرایط نامشخص، در زنجیره خودرو سازی وجود دارد و سایر صنایع و کسب و کارها نیز همین چالش را دارند.

*به غیر از موضوع برجام که یک عامل مهم محسوب می شد عوامل خاص دیگری هم هستند که بر این کسب و کار تاثیر بگذارند؟

-صنعت خودرو، از یک جهت شبیه برخی صنایع دیگر بوده و دولت و حاکمیت، یک استراتژی مشخصی را در مورد آن هدفگذاری نکرده اند که بگویند قرار است در چارچوب این استراتژی و این افق، باید برنامه ریزی کنیم.
اگر هم برنامه ای وجود دارد این برنامه ها به صورت بخشی بوده و ممکن است به هر دلیل، با تغییر وزیر و مدیران و فراتر از آن با تغییر دولت ها، تغییر کند. به طور طبیعی، اگر قرار باشد که سرمایه گذاری اتفاق بیفتد و برنامه ریزی بلند مدتی انجام شود، باید یک استراتژی فرادولتی وجود داشته باشد که بگوییم حتی اگر دولت تغییر کرد، این استراتژی تغییر نمی کند.
ما این استراتژی فرادولتی را نداریم و فرضاً وقتی برنامه هایی توسط آقای فاطمی امین، وزیر صنعت و معدن ارائه می شود، آقای منطقی به عنوان معاون وزارتخانه، این برنامه ها را پیگیری می کند. این برنامه ها نیز توسط مدیران منصوب شده دولتی، در شرکت های خودرو سازی نه چندان غیر دولتی، اجرایی می شود.
این که چقدر از این برنامه ها و سیاست ها، درست است و در مورد آنها اتفاق نظر وجود دارد یا نه و آیا این برنامه ها، نتیجه مطالعات و پژوهش های مختلف و برآمده از اندیشکده های مرتبط است یا نه، بحث دیگری است.

*در روزهای گذشته که نمایشگاه تحول صنعت خودرو برگزار شد در ابتدا مدیران شرکت های خودرو سازی بی خبر بوده اند که قرار است این نمایشگاه برگزار شود و یک دفعه اطلاع پیدا کرده اند.

-به نظر می رسد این اقدامات، بیش تر کارکرد نمایش دارد و کارکردهای آن برای این است که افکار عمومی را تحت تاثیر قرار بدهد. یک موقع هست که یک استراتژی تهیه می شود که نتیجه پژوهش علمی بوده و توسط عده ای متخصص تهیه شده است.
به بیان دیگر، ما در یک دوره زمانی، این نوع پژوهش ها را انجام می دهیم. در نهایت به نتایجی می رسیم و بعداً هم با فعالان و متخصصان این صنایع و استادان دانشگاه ها مشورت کرده و نظرات همه را گرفته و به یک خروجی واحد می رسیم که همگی نسبت به آن اتفاق نظر دارند.
اساساً استراتژی، یک چارچوب علمی دارد و ما نمی توانیم بگوییم یک استراتژی تهیه کرده ایم و نظر ما با نظر شما فرق می کند. تقریباً بین 80 تا 90 درصد استراتژی ها باید یکسان باشد و فقط ممکن است برخی اختلاف نظرها در بعضی جزئیات وجود داشته باشد. در ادامه، از این استراتژی که همگی در مورد آن اتفاق نظر دارند، در یک نمایشگاه، رونمایی می شود. در حالی که در نمایشگاه تحول صنعت خودرو، این موضوع مطرح نبوده است.
نمایشگاه تحول صنعت خودرو، یک نمایش بوده و بیش تر رؤیا پردازی و ایده پردازی بوده است. نمایشگاه تحول در این حد بوده که شرکت های خودرو سازی بگویند چه کارهایی در دست اقدام دارند یا احتمال دارد چه خودروهایی در ماه های آینده عرضه کنند.
در این نمایشگاه تحول، این طور نبوده که بگوییم قرار است یک تحول اتفاق بیفتد یعنی این طور نبوده که در چارچوب یک تحول، قرار شده باشد برخی هدفگذاری های کمّی و کیفی ارائه شود که قرار است در یک چشم انداز 5 ساله یا 10 ساله چه اتفاقاتی رخ دهد. ما الان با چنین چیزی مواجه نیستیم و شاهد چنین موضوعی نیستیم. اگر هم شاهد هستیم یک نفر به ما بگوید که قرار است چه تحول و اتفاقی رخ بدهد.

 

چالش های برون سازمانی و درون سازمانی غول های خودروسازی/ تبعات غلبه «حاشیه» بر «متن» در شرکت های خودرویی ایران

 

*در مورد این که می گویید باید هدفگذاری کمّی و کیفی ارائه شود، آقای فاطمی امین برای سال 1400 هدفگذاری کرد که تعداد یک میلیون و 100 هزار خودرو تولید شود. برای سال 1401 قرار شده یک میلیون و 600 هزار خودرو تولید شود و برای سال 1404 هم هدفگذاری شده که 3 میلیون خودرو تولید شود و یک میلیون دستگاه آن صادر شود.
البته به جای افزایش تولید، کل خودروی تولید شده از رقم 992 هزار خودرو در سال 1399 به 963 هزار کاهش پیدا کرد. برای سال 1401 قرار است 66 درصد افزایش داشته باشیم ولی در 5 ماهه اول امسال فقط 10 درصد طبق آمار اعلامی، افزایش تولید داشته ایم.
به هر حال، هدفگذاری مشخص وجود دارد ولی این که این اهداف در صنعت خودرو محقق نمی شود یک بحث دیگر است.

-این که چگونه هدفگذاری می شود جای بحث دارد ولی قاعدتاً ادعا با فرآیندها، ابزارها و برنامه ریزی ها تفاوت دارد. متاسفانه الان شاهد این هستیم که برای یک دوره بیش از 50 روزه، هیچ پرداختی به شرکت های قطعه سازی صورت نگرفته است. شرکت های بزرگ خودرو سازی ایران، بدهی خودشان را به قطعه سازان پرداخت نکرده اند و اگر این وضع ادامه پیدا کند شرکت های قطعه سازی دچار بحران جدی می شوند.
متاسفانه هیچ راه حل یا برنامه ریزی خاصی برای تامین مالی همین تعداد تولید خودرو وجود ندارد، یعنی وقتی یک ادعا توسط یک فرد یا مسئول مطرح می شود و ما می خواهیم درباره آن قضاوت کنیم، می گوییم ببینیم چه می شود یا می گوییم بررسی کنیم که آیا به آن هدف نزدیک می شویم یا خیر.
ما الان در صنعت خودرو با این جریان مواجه هستیم که برنامه ریزی کرده ایم که تولید خودرو افزایش پیدا کند ولی از طرف دیگر، نظام بانکی ما، توانایی مالی سرمایه در گردش این جریان را ندارد.
از طرف دیگر، شرکت های بزرگ خودرو سازی کشور، فرضاً در ازای هر 10 خودرو که می فروشند پول 8 دستگاه آن برمی گردد چون به دلیل قیمت گذاری دستوری، زیان می دهند. همه این اطلاعات در اسناد رسمی و قانونی آنها که در بورس منتشر می شود و مورد نظارت سازمان بورس و سایر نهادها قرار می گیرد، قابل رصد کردن است.
در چنین وضعیتی، از نظر اعتباری هم قطعه سازان و هم خودرو سازان، به دلیل همین فرآیند مشکل دار و اشتباه قیمت گذاری دستوری، با چالش جدی مواجه هستند، اما در همین وضعیت، ما تاکید می کنیم که تولید خودرو افزایش پیدا کند. در حالی که در این وضعیت، افزایش تولید امکانپذیر نیست.

*وزیر صنعت و معدن، با تعیین هدف برای سال 1401، عملا هدفگذاری کرده که 66 درصد افزایش تولید نسبت به سال 1400 داشته باشیم و آقای رئیسی، رئیس جمهور تاکید کرده که 50 درصد افزایش تولید نسبت به سال 1400 عملی شود.
یک بحث دیگر، مربوط به حوزه درون سازمانی این شرکت های بزرگ خودرو سازی است. در سال های اخیر، آقای مقیمی و آقای سلیمانی، مدیر عامل شرکت های ایران خودرو و سایپا بودند و بعد از این که دولت آقای رئیسی تشکیل شد، برخی رسانه ها می گفتند این مدیران عامل، ناکارآمد هستند و باید عوض شوند.
فرضاً در بهمن 1400 آقای خطیبی، مدیر عامل ایران خودرو شد و در همان چند ساعت اول مدیر حوزه مدیر عامل را برکنار کرد و فرد دیگری را منصوب کرد، اما همین مدیر جدید حوزه ریاست در تیر 1401 بازداشت شد. در کنار مداخله دولت و حوزه برون سازمانی، به چه دلیل در حوزه درون سازمانی، مدیران عامل یا مسئولان شرکت ها نمی توانند به نحو مطلوب عمل کنند که این شرکت ها و صنعت خودرو دچار حاشیه نشوند؟

-یک بخش از تغییرات ساختارهای دولتی و نظام سیاسی و اقتصادی ما، کاملاً سیاسی است و تغییرات مدیریتی، الزاماً بر اساس عملکرد اتفاق نمی افتد. موارد بسیار زیادی وجود دارد که عملکرد یک مدیر، خیلی خوب بوده ولی آن مدیر برکنار شده و مدیری آمده که هر چه انجام داده، خرابکاری بوده است.
به دلیل این که پاسخگویی در نظام مدیریتی کشور ما رسم نیست و وجود ندارد، بنابراین لازم هم نیست که به کسی جواب بدهند. بر این اساس، گاهی اوقات یک مدیر، خرابکاری می کند ولی به او پست بالاتر می دهند یا مدیر بهتر را برکنار می کنند. در حالی که در کشورهای توسعه یافته، پاسخگویی وجود دارد.

 

چالش های برون سازمانی و درون سازمانی غول های خودروسازی/ تبعات غلبه «حاشیه» بر «متن» در شرکت های خودرویی ایران

 

*بعد از انتصاب آقای خطیبی به مدیر عاملی ایران خودرو در بهمن 1400، اتفاقاً ایشان سریعاً حکم آقای امیرهوشنگ روشن آزاده، به عنوان مدیر حوزه مدیرعامل را امضا کرده و در این حکم خطاب به این فرد نوشته که سیاستگذاری کند برای تامین افراد مستعد جهت تصدی سطوح مدیریتی و جانشین پروری.
با این حال، این مدیر حوزه مدیر عامل ایران خودرو، به اتهام سوء استفاده از مقام خود در تیر ماه امسال بازداشت شد. البته سوابق این مدیر حوزه مدیر عامل در حد این مسئولیت نبوده و انتقادات زیادی به خاطر انتصاب افراد کم تجربه در جایگاه های مهم مطرح شده. به هر حال برخلاف متن حکم آقای خطیبی، افراد کم تجربه مسئولیت گرفته اند.
وقتی که این نوع اتفاقات رخ می دهد، نیروهای انسانی فعال در این شرکت ها چه وضعی پیدا کرده و آیا برای فکر کردن، ابتکار و نوآوری انگیزه پیدا می کنند؟

-خیر. در برخی ساختارها و فرآیندها، قواعد طوری است که عملکرد بهتر، باعث پیشرفت و ارتقای شغلی نمی شود و اطاعت کردن یا حداقل تظاهر به اطاعت کردن عامل موفقیت می شود.
در این حالت، قطعاً افراد به جای تمرکز بر عملکرد و فعالیت موثرتر، سعی می کنند با تظاهر به اطاعت کردن و با تملق و لابی با صاحبان قدرت، کار خودشان را جلو ببرند و چنین رفتارهایی را در اولویت خودشان قرار بدهند.

 

*پس در این کسب و کار نمی شود انتظار تحول داشت؟

-وقتی وروردی های یک سیستم اشتباه بوده و فرآیندها اشتباه است، اصلاً امکان ایجاد تحول وجود ندارد. ما با برخی اصول و قواعد ناکارآمد، نمی توانیم دستاوردهای درخشان به دست بیاوریم و اگر به دست بیاید ما باید به همه چیز شک کنیم.
برای مثال، ما نباید انتظار داشته باشیم که با یک خودروی بدون ترمز و با سرعت 180 کیلومتر از یک پیچ و گردنه عبور کنیم ولی هیچ اتفاق ناگواری هم رخ ندهد. نتیجه چنین وضعی، بدیهی بوده و اساساً در زمان تغییر دولت ها، می بینیم که بدون در نظر گرفتن عملکردها، مدیران برکنار می شوند و پاسخگویی هم وجود ندارد.
برای مثال بگویم که وقتی می خواهند به افراد جدید، رانندگی یاد بدهند فرد مربی، اولین نکته ای که گوشزد می کند این است که می گوید یک متر و دو متر جلوی ماشین را نگاه نکن و یک مقدار دورتر را نگاه کن. دلیل این توصیه این است که وقتی ما فقط جلوی خودرو را نگاه کنیم و دورتر را نگاه نکنیم، خودرو به طور زیگزاک حرکت می کند و به همین دلیل باید یک مقدار مسیر دورتر را نگاه کنیم تا حادثه ای رخ ندهد.
استراتژی هم، چنین اثری دارد و ما باید چشم انداز داشته باشیم. بعد هم برای آن چشم انداز، باید ابزارها را در نظر بگیریم و فرآیندها را طراحی کنیم تا به هدف مورد نظر برسیم. به هر حال، وزیر صنعت و معدن هدفگذاری کرده که یک میلیون و 600 هزار خودرو تولید شود ولی سوال مهم و اصلی این است که در چارچوب چه استراتژی و فرآیندی باید به این هدف برسیم.
بحث این است که ما چه هدفگذاری بلند مدتی انجام داده ایم که این هدف، یک بخش از آن استراتژی بلند مدت 5 سال یا 10 ساله باشد. نکته دوم این که وقتی یک هدف و چشم انداز را تعیین کرده ایم، باید تامین مواد اولیه به موقع انجام شود و تامین مالی به طور مناسب انجام شود. ما با یک تفکر قدیمی، همان موجودی و همان مواد و همان آدم ها، نمی توانیم به دستاورد جدیدی برسیم.

 

لینک کوتاه خبر : https://eghtesadkhodro.com/?p=28563

 

منبع اقتصادخودرو
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.