چینیها بازار لوازم یدکی را میچرخانند!
اقتصادخودرو-روزگاری دعا میکردند خدا کار هیچ مسلمانی را به دکتر و بیمارستان نیاندازد، حالا اضافه بر آن باید دعا کرد خدا پایت را به تعمیرگاه نیاندازد و نان هیچ مکانیکی را در کاپوت ماشینات جاساز نکند. یک سوی ماجرا قیمتهایی است که سرسامآور شده و لحظهای بالا میرود و دیگر پایین هم نمیآید و سوی دیگر کیفیتهایی است که وضعیتشان نامعلوم است و هر کدام متعلق به کشور و کارخانهای است که آن هم معلوم نیست واقعا باشد یا نه. بازار هزار رنگ و طرحی شده است بازار لوازم یدکی. همه هم از آن شاکی هستند. از تولیدکننده و فروشنده تا مکانیک و مشتری. با این همه صدای معترض، باز وضع همان است که بود.
لوازم یدکی بازار ضامن ندارد
خودرو از آن دست وسایلی است که باید مدام حواسات به موتور و صداهای ریز و درشتاش باشد. حتی قبل از آن که صدای اضافهای ایجاد کند، در رسیدگیهای ماهانه و سالانه، باید طوری مراقبت کنی، تا خرج بزرگی بر روی دستت نگذارد. البته که همانها هم هیچ کدام کوچک و ناچیز نیستند.
روغن موتور از این ماه تا آن ماه، طوری تغییر قیمت داده است که صورتات رنگ به رنگ میشود زمان محاسبه و حساب و کتاب. آقای مکانیک میگوید: «دست من نیست. از شرکت قیمتها را افزایش دادند.» یا «دست من نیست، بازار قیمت میگذاره.» یا «دست من نیست، دلار بالا کشیده».
آن طرف هم تولید کننده ناله میکند از مواد اولیهای که نیست، گران است و قیمتهایی که ثبات ندارد، از دولت که از تولید حمایت نمیکند، از استانداردهایی که مثل دستانداز در مقابل تولید عمل میکنند و همکاری نمیکنند و بخش تولید هم چارهاش چیست جز افزایش قیمت برای ماندگاری.
یکی از آن بخشهایی که باید چهاردانگ و حواس جمع به آن توجه کرد، تسمه تایم است. ۳۰ هزاریا ۴۰ هزار یا ۵۰ هزار کیلومتر، باید این قیمت تعویض شود. توجه به این عدد مهم است، وگرنه ممکن است در یک روز گرم تابستانی یا سرد زمستانی، در میانه بزرگراهی، خودرویتان به نفس نفس بیافتد و ناگهان خاموش شود و دیگر روشن نشود.
آن موقع هم هزینه جرثقیل روی دستتان میماند و هم تعمیر. بعد از خاموش شدن خودرو، به ازای هر استارتی که زدهاید، یک خسارت به موتور و هر آن چه در کاپوت پنهان است، زده شده. هر خسارت، عددی است که خرج را مدام بالا و بالاتر میبرد. راه سادهتر آن است که طبق زمانی که اعلام شده، اقدام به تعویض کنید.
در تعمیرگاه، دو ریو شانه به شانه هم ایستادهاند. یکی با جرثقیل آمده و دیگری روی چرخهای خودش. یکی میان جاده کرج، ایستاده است و دیگری این تجربه را چند سال پیش داشته است و حالا به موقع تعویض میشود. صاحب اولی، میگوید: «من چهارچشمی مراقب و مواظب بودم، هنوز ۱۰ هزار کیلومتر دیگر برای تعویض جا داشت.»
آقای مکانیک قیمت تسمه تایم ریو را ۲۵۰ هزار تومان اعلام میکند و هزینه دستمزد خود را ۳۰۰ هزار تومان. این اعداد و ارقام البته برای ریوی دوم است. هر چند این رقم زمان تسویه به ۸۷۰ هزار تومان میرسد. وگرنه خودروی دوم لیست هزینههایش طوماری است که از ۱۲ میلیون تومان سرریز میشود.
بازار لوازم یدکی قیمتهای رنگارنگی میدهد، هیچ کدام هم ضمانتنامه محکم و قابل اتکایی ندارد. حتی اطلاعات درج شده را کسی تضمین نمیکند. یکی از برندها طول زمان را ۴۰ هزار کیلومتر مشخص کرده، اما فروشنده میگوید اگر تا ۱۰ هزار کیلومتر دوام آورد، تقصیر از من نیست.
این همان بلایی است که بر سر ریو دوم آمده است و غافلگیر شده است. ضمانت نکردن سایر برندها، موجب شده برندی که یک جنس و کیفیت آن را تضمین میکند، قیمت را تا ۵۲۰ هزار تومان بالا ببرد. وقتی سوال میکنی چه کنم؟ فروشنده شانه بالا میاندازد و تصمیم نهایی را با خریدار میگذارد.
یکی از فروشندگان لوازم یدکی چراغ برق میگوید: «لوازم یدکی اصل که پیدا نمیشود اگر هم بشود، تشخیص این که اصل است یا خیر، غیرممکن است. در بازار فعلی، مشتری بیشتر به دنبال جنس با کیفیت متوسط چینی است. این لوازم یدکی علاوه بر آن که کار ماشین را راه میاندازد، قیمت منصفانهای دارد.»
لوازم یدکی با ضمانتنامه اصیل به سختی پیدا میشود. به خصوص آن که جعبهها و هولوگرامها ساخته و پرداخته کارگاههای کوچک در حاشیه تهران است و برخی لوازم یدکی تولیدی اروپایی هم با این بهانه که تحریم هستیم و اجناس قاچاق است و جنس قاچاق، ضمانتنامه ندارد، به مشتری تحمیل میشود.
ضمانت ۲ ساله ایرانی و ۵ ساله چینی
زمانی کمبودهای بازار آزاردهنده است و دورهای، تنوع بالا دردسرساز میشود و مشتری را گیج و گنگ میکند. وضعیت بازار لوازم یدکی دومین حالت است. چنان تنوع بالایی در بازار وجود دارد که به جای آن که باری از دوش خریدار بردارد، بیشتر کلافه کننده است.
در این بازار هیچ عامل و مولفهای نمیتواند ضامن کیفیت باشد نه قیمت، نه نام و نه حتی ضمانتنامههای کتبی و شفاهی. اعتبارها همه زیرسوال رفته است. اما در همین بازار فروشندگانی هستند که با تحکم و مطمن ضمانتنامه را تضمین میکنند. آن هم با اعتبار خودشان. یکی سابقه کاریاش را به رخ میکشد و آن را جای ضمانت گرو میگذارد و دیگری آمار فروشش را در دفترچه نشان میدهد. در نهایت این مشتری است که باید ریسک کند و خریدی بدون ضمانت داشته باشد.
بعد از مغازه به مغازه شدنهای بسیار، فروشندهای میگوید: «به نامها و برندها اعتماد نکن. اصل و فرعاش را حتی سازنده و تولیدکننده هم نمیتواند تشخیص دهد.» کار سختتر میشود. آقای مکانیک این دست و آن دست میکند و صادقانه میگوید: «من هم در تشخیص ناتوانم و تضمین نمیدهم که حتما قطعه اصیل را از غیر اصیل تشخیص دهم.»
اما در نهایت شما میتوانید قطعات ایرانی را با دو سال ضمانت و چینیها را با ۵ سال ضمانت تعویض و تعمیر خریداری کنید. این که در زمان نیاز چه میزان این ضمانتنامهها کاربرد داشته باشد را باید منتظر ماند و دید. وضعیت بازار، چه از نظر قیمت و چه تضمین کیفیت، علیه مشتری است. او چارهای جز تامین ندارد، اما نور امیدی هم وجود ندارد در مقابل هزینهای که میگیرد، بتواند خدمات آن هم با کیفیت مطلوب یا مورد انتظارش را دریافت کند.
لینک کوتاه خبر : https://eghtesadkhodro.com/?p=10483