استانداردهای دوگانه برای خودروسازان خصوصی و شبه دولتی

0

اقتصادخودرو-به بیان ساده حکایت برخورد با خودروسازان دولتی و بخش خصوصی شبیه به مدرسه هایی شده است که پدر دانش آموز ارتباطات خوبی در آنجا دارد یا فرد صاحب نفوذ و دست به جیبی است.تجربه نشان داده که روش برخورد در مورد یکسان ،متفاوت است.

این موضوع درباره خودروسازان بخش خصوصی و شبه دولتی نیز صدق میکند.آیا اگر یکی از خودروسازان خصوصی این حجم از بدهی و زیان را در کارنامه خود داشت و از سوی دیگر تعداد زیادی خودروی ناقص در پارکينگ داشت،به همین سادگی و راحتی با یک توپ و تشر ساده از کنارش می گذشتند.

 

یک مثال ساده

در واقع به عنوان شاهد مثال میتوان از خودروسازانی که حواله های معوق داشتند نام برد.پس از تحریم و چالش هایی که پیرو ان به وجود آمد،بسیاری از مردم  دنبال مطالبه خود بودند. رفتن شرکا و تولید نصفه و نیمه باعث شده بود که  خودروسازان دولتی و  خودروسازان خصوصی نتوانند به تعهدات خود عمل کنند.در نتیجه بسیاری از حواله داران برای تظلم خواهی به مراجع قضایی پناه بردند.هر چند در هر دو مورد احکامی صادر شد اما نتیجه آنها متفاوت بود.

 

یه بام و دو هوا

نتیجه این احکام فرصت ایفای تعهد به غول های جاده مخصوص بود چرا که آنها ویترین صنعت شمرده میشدند و تعطیلی آنها به منزله به هدف نشستن تیر دشمن تلقی می شد.

روی دیگر این سکه اما فرق داشت.تفاوتی که از یک سو باعث‌توقف خط تولید شرکت هایی مانند آذویکو،ریگان خودرو ،رامک خودرو و کارمانیا شد و از سوی دیگر برخی مدیران این شرکت متحمل حبس نیز شدند.

 

اهمیت بخش خصوصی؛ فقط حرف های زیبا

این نحوه برخورد و استانداردهای دوگانه نشان میدهد که همچنان اهمیت و جایگاه  بخش خصوصی تنها در حرف وجود دارد.در عمل اما رفتار تصمیم گیران و افراد مرتبط چیز دیگری را ثابت می کند.این در حالی است که بر اساس آمار نزدیک به ۱۸۰ هزار خودرو ناقص در پارکینگ خودروسازان دپو شده اند.هر چند برخی این امر را تعمدی میداننداما بدون توجه به این اظهار نظرها،واقعا از یک سو مشخص نیست که چرا برخورد با آنها نسبت به عمل مشابه از سوی بخش خصوصی متفاوت است.از سوی دیگر چرایی اصرار بر تولید خودروهای ناقص دلیل موجهی ندارد.

هر چند دلیل اصلی کمبود قطعات الکترونیکی و ریزتراشه ها اعلام شده است.اما برای این موضوع دلایل دیگری نیز میتوان متصور بود؛آیا مدیران دو خودروساز بزرگ اجباری برای این نوع تولید داشته و دارند؟ آیا باید کارنامه ای تولید محور ارائه میکردند؟ آیا تاکید از مقامات بالادستی وجود داشته است؟ آیا واقعا حرف منتقدان مبنی بر عدم تجاری سازی و فروش با قیمت های بالاتر وجود دارد؟

در واقع به نظر می رسد ریشه تمام این داستان ها در یک نکته نهفته باشد،نگاه متفاوت به دو خودروساز بزرگ.البته در خصوص این حمایت و تفاوت نگاه و انگیزه های ان حرف و حدیث بسیار است.اما شاید اصلی ترین دلیل غلبه دولت بر آنها باشد.

 

پدر قدرتمند خودروسازان

این صنعت حکم همان دانش آموز تنبل و شیطان اما صاحب نفوذ را دارد،پدر به رغم آگاهی از فرزندش،چاره ای جز حمایت نمی بیند.این دانش آموز نیز که میداند در هر صورت راه برایش جور دیگری باز شده و می شود،به جای تلاش،ابزارهای توجیه و بهانه تراشی اش را تقویت می کند.یک روزتحریم،یک روز کمبود ریزتراشه و فردا بهانه ای دیگر.

این رفتار خودروسازان که تلاش های واقعی آنها را نیز سوال میبرد،نتیجه برخورد دوگانه با خودروسازان خصوصی و دولتی است.

 

لینک کوتاه خبر : https://eghtesadkhodro.com/?p=9817

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.