حال و روز بورس تهران و سهام شرکت های خودرو سازی ایران/ تبعات نوسان گیری آماتورها با سهام «سایپا» و «ایران خودرو»

گفت و گوی اختصاصی «اقتصاد خودرو» با فردین آقابزرگی؛ کارشناس بازار سرمایه

در بورس اوراق بهادار تهران، سهام تعدادی از شرکت های خودرو سازی و قطعه سازی ایران، در کنار سهام صدها شرکت دیگر خرید و فروش می شود. در حال حاضر، شاخص کل بورس با رسیدن به محدوده یک میلیون و 377 هزار واحد، فقط هفت صدم درصد نسبت به روز پایانی سال 1400، بازدهی و رشد داشته و رشد نسبتاً چشمگیر اوایل سال 1401 از دست رفته است.

0

اقتصاد خودرو– در بورس اوراق بهادار تهران، سهام تعدادی از شرکت های خودرو سازی و قطعه سازی ایران، در کنار سهام صدها شرکت دیگر خرید و فروش می شود. در حال حاضر، شاخص کل بورس با رسیدن به محدوده یک میلیون و 377 هزار واحد، فقط هفت صدم درصد نسبت به روز پایانی سال 1400، بازدهی و رشد داشته و رشد نسبتاً چشمگیر اوایل سال 1401 از دست رفته است.

در گفت و گوی اختصاصی «اقتصاد خودرو» با دکتر فردین آقابزرگی (کارشناس بازار سرمایه)، حال و روز بورس تهران و به طور چشم انداز گروه خودرویی و ساخت قطعات، مورد کند و کاو قرار گرفته است.

*****

 

گفت و گوی اختصاصی «اقتصاد خودرو» با فردین آقابزرگی؛ کارشناس بازار سرمایه

 

*شاخص بورس در آخرین روز کاری سال 1400 با 22 هزار افزایش به یک میلیون و 367 هزار واحد رسید و در سال 1400 چند بار شاخص کل وارد کانال یک میلیون و 600 هزار واحدی شد اما بعد از کاهش های مکرر، در حال حاضر که در اواخر شهریور هستیم تا حدود یک میلیون و 377 هزار واحد کاهش پیدا کرده است.

این مقدار افزایش شاخص کل بورس، کمتر از یک درصد افزایش و بازدهی نسبت به اواخر سال گذشته است. جنابعالی، این وضعیت به وجود آمده در بورس را چطور تحلیل می کنید و از نظر شما، اوضاع بازار چگونه است؟

 

-من فکر می کنم یک نکته که به طور واضح و بر اساس آمار و ارقامی که در مدت 4 یا 5 ماه اخیر داشته ایم، می توانیم نتیجه گیری کنیم این است که شاخص کل تا 28 اردیبهشت ماه امسال 16 درصد بازدهی داشت. همچنین در همان 2 ماه ابتدایی سال، شاخص هم وزن حدود 30 درصد بازدهی داشت.

با توجه به تعطیلات ایام نوروز، حدود 40 تا 45 روز کاری در 2 ماه اول داشته ایم و این بازدهی نسبت به بازدهی سال گذشته که شاخص کل فقط 4.5 درصد بازدهی داشت و شاخص هم وزن در سال 1400 در حد 20 درصد منفی بود، بازدهی خوبی بود.

با این حال، به طور کامل می توانیم به اثبات برسانیم که از خرداد ماه امسال، مسئولان از مقامات دولتی و کسانی که نظارت و بازرسی می کنند تا ارکان بورس و سازمان بورس، در اندیشه این بودند که این تقاضا را به دلیل تجربه تلخ سال 1399، کنترل کنند.

این کنترل از طریق عرضه 10 هزار میلیارد تومان اوراق بدهی بود که به سرعت منتشر شد و همچنین 3 عرضه اولیه برخی شرکت ها انجام شد. البته این عرضه ها، حجم زیادی نداشت و کمتر از 2500 میلیارد تومان بود. به هر حال، از طریق این 3 عرضه اولیه و به طور همزمان با انتشار اوراق بدهی و افزایش تدریجی نرخ بهره در خرداد ماه، بازار را تحت کنترل درآوردند.

به دلیل این که در دو سال پیاپی، یعنی سال های 1399 و 1400، در بازار رکود حاکم بوده، این نوع اقدامات یک شوک برای بازار ما تلقی می شد. برخی مسئولان در تشکیلات بورس، این طور توجیه می کنند که کامودیتی ها به دلیل جنگ روسیه و اوکراین، نوسان داشته و نرخ های جهانی تغییر کرده اند.

البته به نظر من، کاهش قیمت کامودیتی ها، آیتم ضعیف تری بود ولی اتخاذ سیاست های خاصی با هدف پاسخ دادن به تقاضا یا سرکوب تقاضا در خرداد 1401، شاخص کل را از حرکت انداخت.

از طرف دیگر، مسئولان وزارت نفت و شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی و همچنین وزارت صنعت و معدن، نرخ خوراک پتروشیمی ها و تعرفه فرآورده های صادراتی اعم از فولاد و پتروشیمی را افزایش دادند. همه این اقدامات دست به دست هم می دهد و فضایی را ایجاد می کند که باعث بی اعتمادتر کردن فعالان بازار و افرادی مبتدی می شود.

با وجود این که بازار، در حال حاضر ارزندگی دارد، اما فعالان بازار، واکنش خاصی نشان نمی دهند. این وضع، نشان می دهد که آن اعتمادی که فعالان بازار در 2 ماه ابتدای سال داشتند و مشتاق خرید بودند، الان از دست رفته است. در 4 ماه گذشته، این اتفاق رخ داده و یکی از دلایلی که می توانیم به اثبات برسانیم اراده مسئولان اقتصادی برای پیشگیری از وقایعی مثل سال 1399 است.

بر این اساس، بورس را با ترتیبات ممکن و از هر طریق و هر ابزاری، تحت کنترل درآوردند. در چنین وضعیتی، برخی افراد که مبتدی هستند، مستأصل شده و از بازار خارج می شوند. در مورد خروج پول حقیقی از بورس باید بگویم که در 6 ماهه گذشته، نزدیک  20 هزار میلیارد تومان خروج پول حقیقی داشته ایم.

 

*واقعیت این است که در ماه های اخیر قیمت جهانی فولاد و قیمت جهانی سنگ آهن، کاهش چشمگیری داشته اند. از طرف دیگر، بورس ایران کامودیتی محور است و شرکت های معدنی و صنایع معدنی، سهم بالایی از بزاار را دارند. آیا اصلاً کاهش قیمت های جهانی را در وضعیت فعلی بورس ایران موثر نمی دانید؟

 

-حتماً کاهش قیمت های جهانی موثر بوده و نه تنها در بورس ایران بلکه در تمام بازارهای مالی و اقتصاد، این موضوع موثر است، اما به دلیل این که ما به صورت پیوسته و مستقیم، به دنیا متصل نیستیم، فرضاً وقتی قیمت مس در بازار جهانی دو برابر شد، ما چندان افزایش خاصی در سود صنایع مس و قیمت سهام آنها ندیدیم.

در نتیجه، همین الان که قیمت های جهانی کاهش پیدا می کند، قرار نیست به همان میزان که قیمت کامودیتی ها در بازار جهانی کاهش پیدا می کند، قیمت آنها در بازار داخلی هم کاهش پیدا کند.

 

حال و روز بورس تهران و سهام شرکت های خودرو سازی ایران/ تبعات نوسان گیری آماتورها با سهام «سایپا» و «ایران خودرو»

 

*یک واقعیت دیگر این است که اگر توافق برجام، دوباره اجرا شود، حداقل برای کوتاه مدت نرخ دلار کاهش پیدا می کند. برخی تحلیلگران، نظرشان این هست که با اجرای برجام، کاهش نرخ دلار اتفاق می افتد و برخی هم می گویند نرخ دلار کاهش پیدا می کند ولی بعد از یک مدت و به خاطر تورم، نرخ دلار افزایش پیدا می کند.

به اعتقاد شما، آیا دقیقاً بازار و سهامداران آماتور اعتقاد دارند که با اجرای برجام، نرخ دلار در بازار داخلی کاهش پیدا می کند و قیمت سهام بورسی هم پایین تر می آید؟

 

-آنچه که در بورس، مورد اتکاء و ملاک ارزیابی و ارزشگذاری قیمت سهام است، پیش بینی وضعیت در آینده است. لذا در ارتباط با سناریوهای برجامی اعم از «توافق»، «عدم توافق» و «بلاتکلیفی»، به نظر من گزینه سوم محتمل ترین حالت بوده و همه این موارد تقریباً پیش بینی شده.

همین الان با در نظر گرفتن برخی اتفاقات گذشته شرکت ها، شرایط فعلی و پیش بینی های آینده، یک تعداد از سهامداران بورس، سهام خودشان را می فروشند و تعدادی هم می خرند. تحلیل گروه خریدار، این است که ما انتظار رشد و انتظار توجیه سرمایه گذاری داریم، اما تحلیل گروه فروشنده، بالعکس است.

در موضوع برجام و پیش بینی های نرخ دلار نیز، همین حالت وجود دارد. برخی افراد، انتظارشان از قبل بر این بوده که روند، صعودی است و در مقابل، کسانی هستند که روند نزولی را پیش بینی کرده اند. برآیند نقطه نظرات این دو گروه، همین چیزی است که الان در بورس یا در بازار ارز می بینیم.

در حال حاضر، بلاتکلیفی در بورس و بازار ارز وجود دارد و هیچ نقطه تمرکز خاصی را نمی توانیم ببینیم یا پیش بینی کنیم. این وضع، حکایت از این دارد که تعدادی از سهامداران، خوش بینانه به قضایا نگاه می کنند و تعدادی هم بدبینانه، ولی برآیند، همین وضعی است که می بینیم و نرخ صعودی دلار اتفاق افتاده است.

 

*در روزهای اخیر، هر روز حجم معاملات روزانه در حد 2 تا 3 هزار میلیارد تومان بوده است. در همین وضعیت که برخی خریدار سهام هستند، آیا عمدتاً حقوقی ها و شرکت ها، سهام جدید را می خرند یا افراد حقیقی؟

 

-با توجه به حجم معاملات خُرد نسبت به کل معاملاتی که انجام می شود، می توان گفت که اغلب و بالای 90 یا 95 درصد از کل معاملات، معاملات خُرد بوده و معامله به طور بلوکی یا عمده انجام نمی شود.

در مورد این که حقوقی ها سهام جدید را می خرند یا حقیقی ها، باید بگویم که آمار دقیق آن را می توانیم از طریق سایت بورس استخراج کنیم، اما نکته مهم این است که دولت حدود 200 هزار میلیارد تومان کسری بودجه در 4 ماه ابتدای سال 1401 داشته است.

بر این اساس و با اطمینان می توان گفت که در ماه های پیش رو و تا انتهای سال، بخش عمده ای از حقوقی ها که به طور مستقیم یا غیر مستقیم، زیر نظر دولت هستند، باید دستور مقامات رده بالای دولت را برای خرید اوراق بدهی اجرا کنند و به همین دلیل باید منابع لازم را تامین کنند.

متاسفانه بخشی از این منابع، از بازار سرمایه تامین خواهد شد و این شرکت ها، مجبورند سهام خودشان را بفروشند تا پول جور کنند و با نرخ بهره 18 درصد از دولت، اوراق بدهی بخرند. البته متاسفانه بر اساس قانون، اگر دولت اوراق بدهی منتشر کند و تاخیر در بازپرداخت پول داشته باشد، جریمه به آن تعلق نمی گیرد. همچنین دولت به خاطر تاخیر در پرداخت بدهی خود به سازمان تامین اجتماعی و پیمانکاران، جریمه پرداخت نمی کند.

 

*برخی تحلیلگران می گفتند احتمال صعود شاخص کل بورس تا محدوده یک میلیون و 800 هزار واحد در سال 1401 وجود دارد و احتمال کمتری می دادند به این که شاخص کل به سمت یک میلیون و 300 هزار واحد برود.

اگر حقوقی های بورس، مجبور شوند بخشی از سهام خودشان را بفروشند تا برای خرید اوراق دولت، پول کسب کنند، به نوعی نظر شما این است که شاخص بورس به سمت یک میلیون و 300 هزار واحد حرکت خواهد کرد؟

 

-خیر. سود شرکت های مواد غذایی، شوینده، و غیره، در مدت 10 سال اخیر 10 برابر شده. بنابراین آثار تورم نقطه به نقطه در اقتصاد که بالای 45 درصد و 50 درصد است، در بورس هم باید مشاهده شود. اگر ما این تغییرات را در بورس نمی بینیم به دلیل تصمیمات دولت و مسئولان بورس است که با یک برنامه می خواهند تقاضا را کنترل کنند که ما افزایش را در بورس نبینیم.

این وضع، درست مثل نرخ ارزی است که در برخی مقاطع زمانی همچون فنر جمع شده نگه می دارند و در فواصل پلکانی، خودش را نشان می دهد. هر چند که شاخص کل بورس، ملاک قابل اتکایی برای اندازه گیری بورس ما به طور مطلق نیست، اما این اتفاق باید بیفتد.

تصور من این است که تا 2 ماه پایانی سال 1401، رکورد شاخص کل بورس باید شکسته شود. در مرداد سال 1399 شاخص کل بورس رکورد زد و به حدود 2 میلیون و 80 هزار واحد رسید و تا پایان 1401 آن رکورد سال 1399 شکسته خواهد شد.

به دلیل وقوع تورم که آثار آن را در صورت های مالی شرکت ها مشاهده خواهیم کرد، این رشد را باید در شاخص بورس هم ببینیم ولی البته به شرط این که مثل سال های گذشته، دست اندازی به سود شرکت ها از سوی دولت اتفاق نیفتد.

 

حال و روز بورس تهران و سهام شرکت های خودرو سازی ایران/ تبعات نوسان گیری آماتورها با سهام «سایپا» و «ایران خودرو»

 

*یک گروه مهم از گروه های بورسی، گروه خودرویی و ساخت قطعات است. در زمانی که شاخص کل گروه خورویی بورس تهران کمتر بود، بحث این بود که اگر شاخص کل گروه خودرویی سطح 215 هزار واحد را بشکند تا 270 هزار واحد رشد خواهد کرد.

در روز 14 شهریور شاخص کل گروه خودرویی 220 هزار واحد بود و در روزهای بعد کاهش و افزایش پیدا کرد ولی الان بالاخره رد محدوده بالای 215 هزار واحد است. آیا فکر می کنید شاخص کل گروه خودرویی در محدوده 215 هزار واحد تثبیت شده؟

 

-وقوع تورم، ارزش روز دارایی ها را تغییر داده و اساساً شرکت های خودرویی عمدتاً بر اساس دارایی ها ارزیابی می شوند و نه بر اساس برند، سود، سرقفلی ها و ارزش دارایی های غیر مشهود. ارزش دارایی شرکت های خودرویی افزایش پیدا کرده و حداقل قیمت سهام نباید رو به کاهش باشد. بنابراین، سهام گروه خودرویی، در کف قیمتی است.

در این گروه بورسی، دو شرکت بزرگ خودروساز ایران، حجم تولید و تیراژ بالایی دارند. از طرفی، شرکت های قطعه ساز این گروه نسبت به شرکت های بزرگ این گروه، شرکت های کوچکی بوده و تا سال های بعد، برنامه تولید و فروش آنها از قبل تعیین شده و بر اساس برنامه شرکت های بزرگ خودرو سازی فعالیت می کنند. بنابراین، این شرکت ها می توانند در گروه پیشرو در بازار سرمایه قرار بگیرند.

 

*در هفته های اخیر قیمت سهام سایپا در حد 180 تومان بود. برخی تحلیلگران به نوعی برای کمک به سهامداران خُرد یا کسانی که ضرر کرده اند توصیه به نوسان گیری سهام ایران خودرو و سایپا کرده و به طور مشخص می گفتند قیمت سهام سایپا از 180 تومان تا 220 تومان بالا می رود در همان جا بفروشید.

به هر حال، قیمت هر سهم سایپا در روزهای اخیر با حدود 35 تومان افزایش به این محدوده رسید ولی الان دوباره به حدود همان 180 تومان کاهش پیدا کرده است. آیا این نوع نوسان گیری ها، به سهام گروه خودرویی و ساخت قطعات ضربه می زند؟

 

-یکی از روش های محاسبه ریسک، همین نوسان قیمت است، یعنی هر چقدر نوسان قیمت یک شرکت یا صنعت، کمتر باشد ریسک آن کمتر است و بالعکس. فعل و انفعالات گروه خورویی، اطلاعیه های مختلف، عرضه خودرو در بورس کالا و خصوصی سازی سهام دولتی در شرکت های خودرو سازی، تلاطم ایجاد کرده است.

این تلاطم باعث شده که قیمت سهام دو شرکت بزرگ خودروساز ایران، صرفاً بر اساس تحلیل های تکنیکال و عرضه و تقاضا، بالا و پایین شود و نه عملیات بنیادی. برای مثال، در همین شهریور امسال شرکت ایران خودرو دیزل با انتشار اطلاعیه ای از فروش 5 هزار خودروی ون، با ارزش 5100 میلیارد تومان به وزرات کشور خبر داد.

این نوع اقدامات، صرفاً بر اساس عرضه و تقاضا هست و مثل بازار ارزهای دیجیتال، به عرضه و تقاضا بستگی دارد. عرضه و تقاضا نیز بر اساس روند عمومی بازار وهمراه با روان شناسی بازار است. لذا من نوسان قیمت را برای آینده هم پیش بینی می کنم و قیمت سهام در یک دامنه، بالا و پایین می شود ولی با قیمت تاریخی خودش در دو سال گذشته، حدود 70 درصد فاصله دارد.

 

حال و روز بورس تهران و سهام شرکت های خودرو سازی ایران/ تبعات نوسان گیری آماتورها با سهام «سایپا» و «ایران خودرو»

 

*در کل ماه های سال 1401، بالاترین قیمت سهام ایران خودرو در روز 14 فروردین امسال بوده و قیمت به 259 تومان رسید. قیمت سهام سایپا هم در همان فروردین امسال به بالاترین حد خودش در سال جاری یعنی 228 تومان رسید.

در حال حاضر، قیمت هر دو سهم کاهش پیدا کرده است. اگر توافق برجام، دوباره اجرایی شود، آیا می تواند تاثیر مثبت بر این سهام بگذارد و قیمت این سهم ها را به سمت بالا ببرد؟

 

-تعداد زیادی از کارشناسان، مفروضاتی را برای حصول توافق و آثار اقتصادی برجام در نظر می گیرند ولی به نظر من این نوع تحلیل ها، با سابقه تاریخی 10 سال گذشته و به دست آوردن حداقل 100 میلیارد دلار پس از اجرای برجام، منافات دارد.

آن خوش بینی که ما داریم با آنچه که با برجام ممکن است اتفاق بیفتد، تفاوت زیادی دارد. در عمل، زمانی ما می توانیم بگوییم برجام آثار اقتصادی خواهد داشت که به صورت شفاف شرکت های ایرانی بتوانند ال سی یا اعتبار اسنادی (L.C) باز کنند، یا بتوانند به راحتی ماشین آلات را از خارج از کشور وارد کنند، یا محصولات خودشان را صادر کنند. این اتفاق در مدت 10 تا 20 سال گذشته رخ نداده و تکیه بیش از اندازه بر موضوع برجام، باعث می شود بلاتکلیفی تشدید شده و حتی سرخوردگی ایجاد شود.

 

حال و روز بورس تهران و سهام شرکت های خودرو سازی ایران/ تبعات نوسان گیری آماتورها با سهام «سایپا» و «ایران خودرو»

 

*جنابعالی در مورد شاخص کل بورس گفتید اگر اتفاق خاصی نیفتد افزایش اتفاق می افتد و شاخص کل، دوباره به بالای 2 میلیون واحد می رود. در مورد گروه خودرویی به طور مشخص چه نظری دارید؟

 

-اگر سود شرکت های خودرویی ایران بالا و پایین نشود، حداقل می توانیم بگوییم ارزش دارایی های آنها از ابتدای سال 1401 تا این لحظه، افزایش پیدا کرده است. بنابراین، نه تنها شاخص گروه خودرویی بلکه قیمت سهام گروه خودرویی نیز دیر یا زود به دلیل تغییرات در نظام ارزشگذاری در پول ملی ما باید رشد کند.

 

لینک کوتاه خبر : https://eghtesadkhodro.com/?p=28958

منبع اقتصادخودرو
توسط آرش حیدری
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.